د اونۍ حديث شريف

هدايت الله حميدي

Print Friendly, PDF & Email

یو څرګندون یا تبصره

  1. به تمام برادران دست اندر کار سایت آنلاین اسلامې لارشود سلام تقدیم میدارم وبعد از تقدیم سلام و احترام اینکه مدت دوماه میشود که خداوند عزیز مشکلی عاید حالم کرده که نمی دانم چه کنم با چند تن ازدوستان بارهامشوره کردم ولی متاسفانه به جایی نرسید,چون همیشه از سایت شما در اکثر امور زندگی استفاده کرده ام این بار تصمیم گرفتم مشکلم را با شما برادران در میان بگزارم و استدعای یک جواب عاجل و مطابق کلام الهی و فرموده های رسول اکرم(ص) را از شما آرزومندم.
    من و خانم ام به دین اسلام معتقد هستیم و خانم ام تقریبآ 5 وقت نمازاش را ادا مینماید خودم نیز مدت 13 سال است که درین مملکت زندگی دارم ولی الحمدلله از حرام خودم را نگهداشته ام و مدت 5 سال شد که فامیل ام نزد ام آمده،خداوند متعال در ریاکاری حساب نکند تا اندازه قدرت وتوان به غریب و غربه کوچه و ده خودمان ومساجد منطقه خودمان نیز کار خیر کرده ایم .ما سه طفل داریم که 16و12 و5 ساله هستند و دوتا بزرگ دختر وخوردتر پسر است.تقریبآ مدت دونی ماه شده که دختر بزرگاام از خانه بیرون رفته ونزد پولیس از ما شاکی شده و اتحامات عجیب وغریب بر ما وارد ساخته،در اوایل اصلا باورم نمی شد فکر میکردم که طفل ام کدام تکلیف پیدا کرده ولی بعداز سه جلسه متوجه شدم که مسله جدی است و باید از خودم دفاع رسمی نمایم و این کار را کردم و اتحامات متذکره را به کمک پروردگار دفع نمودم ول یک چیز که وجدانم را راحت نمی گزارد در مدت تقریبآ هشت سال به خودم جرآت عیاشی یازنا را ندادم ولی امروز دخترم در جلو چندین افراد محکمه و دوستان به من گفت که او نمی خواهد مثل یک دختر مسلمان چادر بر سر کند او میخواهد آزاد باشد ونمی خواهد با ما یکجا زنگی کند .از خداوند استدعای مرگ میکردم که دیگر نه شنوم ولی هیچ چیزم نشد و تا آخر شنیدم؛من میخواهم هرچه دلم میخواهد بپوشم ،دامن یا جراب یا مینی ژوب یا نیکر ،تصور کنید که چه رنج های درین مدت کشیدم،هزاران فکر های شیطانی در افکارم میگردد یر چه فکر میکنم عقل ام عاجز است تمام فامیل و دوستان که در جریان هستند و مرا از نزدیک می شناسند هیچکدام باورشان نمی شود از همچو کسی که معتقد و نماز خوان بودهمچو حرف های بشنود.خلاصه اینکه محکمه یادآوری نمود که اگر دختر تان تا مدت یکی دوهفته تصمیم اش را عوض نکند دولت رای آخری را به نفع دختر تان صادر خواهد کرد واز جای فعلی که نزد پولیس زندگی میکند به یک شهر دیگر انتقال خواهد داد و تا زمانی که به سن هژده سالگی برسد آنوقت خودش زندگی مستقل واحتیاج به سرپرست دولتی نیز ندارد.حال نمیدانم چه کنم این دو کوچک نیز فردا بزرگ مئ شوند تاثیرات اش بر سر اینها و بعد از یک دو هفته تمام افغان های که در ناروی است و فامیل های وطن نیز اطلاع میآبند و زندگی برای این دو طفل و ما چه خواهد بود و مهمتر از هم حکم اسلام و شرع به ما والدین چه است و در صورت قبول نمودن شرایط دخترم دولت او را بر میگرداند به خانه ولی چطور میشود مادر و پدر معتقد به دین مبین اسلام وکسی که مخالف مناسک مذهبی ما است زندگی کرد ویا اینکه( خداوند عزیز نشان ندهد)نشه یا دوست پسر را با خودش به خانه من بیاورد.خداوند به فضل وکرم خویش هیچ مسلمان را به همچو دردی مبتلا نکند.آمین. با سپاس فراوان لطفآ جواب را به ای میل آدرس ام بفرستید.بی صبرانه منتظر جواب تا .h. b